Wednesday, November 21, 2007

قهوه ست


از پل کالج که رد می‌شی و بوی قهوه تازه قهوه ست به مشامت می‌خوره، برای چند لحظه احساس می‌کنی وارد دنیای دیگری می‌شوی.

2 نظر:

Anonymous ...

دلم خیابونهای تهران رو خواست با بوی قهوه. شاید هم بوی پیراشکی تازه یا دل و جگر. ممنون که هنوز می‌نویسی. روزگارت خوش.

Anonymous ...

خبری ازت نبود اومدم ببینم در چه حالی. دلم تنگ می‌شه وقتی میام می‌بینم دستی به اینجا نکشیدی. امیدوارم خوب باشی. روزهات شاد دوست من.

Post a Comment